محتوا

معرفی کتاب خلق یا نفرت

خلق یا نفرت (Create Or Hate) اثری جذاب از دن نوریس کارآفرین سریالی و نویسنده کتاب پرآوازه ماشین محتوا و استارتاپ هفت روزه است. به جرات می‌توان گفت کتاب خلق یا نفرت با توجه به اینکه حجم کمی دارد، پر از نکاتی است که اگر شما هم مثل من اهل هایلایت کردن خطوط مهم آن باشید، باید قسمت‌های زیادی را از این کتاب کوچک را هایلایت کنید.

خلق یا نفرت یک کتاب انگیزشی است، که خواندنش برای همه افراد می‌تواند مفید باشد؛ به خصوص کسانی که قصد کارآفرینی دارند یا مدت‌هاست که می‌خواهند چیزی را خلق کنند، اما نتوانسته‌اند. این کتاب علاوه بر تمام ویژگی‌هایش از دو امتیاز مهم برخودار است؛ اول این‌که کتاب حاصل بخش فراوانی از تجربیات و آزمون‌های یک کارآفرین موفق است، و دوم این‌که جای جای کتاب حاوی مثال و جملات مهمی از افراد موفق و تاثیرگذار است که جریان فکری شما را روشن‌تر می‌کند.

تمام مباحث کتاب پیرامون پرورش وجوه مثبت فکری (خلق) و مدیریت نیروهای منفی و بازدارنده افراد (نفرت) است. دن نوریس معتقد است که این دو عامل همانند دو گرگ در وجود هر آدمی هستند که شما هر چقدر به هر کدام از آن‌ها غذای بیشتری دهید، این نیروها بیشتر رشد می‌کنند.

دو گرگ هستند که همواره در حال جنگ‌اند. یکی تاریکی و نا امیدی، و دیگری روشنایی و امید. کدامیک پیروز می‌شوند ؟ آن که شما تغذیه‌اش می‌کنید…

شاید اساسی‌ترین نکته این کتاب در این جمله نهفته باشد : اگر چیزی خلق می‌کنید، پس خلاق هستید. در غیر این صورت اگر دست به کاری نمی‌زنید، چیزی در حال متوقف کردن شماست. که من این را نفرت می‌نامم.

این کتاب ۱۲۰ صفحه‌ای زمان زیادی بابت مطالعه از شما نمی‌گیرد، اما بیشتر از آن چیزی که می‌خوانید، حقایقی جالب و مفید دریافت می‌کنید. در آخر باید بگویم، در هنگام نوشتن این مطلب برای معرفی کتاب قصد داشتم نکاتی که خودم هایلایت کرده‌ام را ذکر کنم، اما تصمیم گرفته‌ام فصل مهمی از این کتاب که باید چندین بار خوانده شود را عیناً در این نوشتار بیاورم. امیدوارم با مطالعه‌ی خلق یا نفرت، نیروهای منفی خود را خلع سلاح کنید و به خلاقیت‌تان اجازه دهید تا کارهای بسیاری انجام دهد.

خلع سلاح کننده نفرت

اگر کارها به مشکل بر نمی‌خورند، پس به اندازه کافی نوآوری نمی‌کنید. (ایلان ماسک)

بهانه‌ها در اصل دروغند. قوی‌ترین اسلحه نفرت این است که شما را متقاعد کند مسائل حقیقت ندارند، تا به این وسیله شما را از دست به کار شدن باز دارد. نفرت، دلایلی به ظاهر منطقی برای انجام ندادن کاری به شما ارائه می‌دهد. اکثر اوقات پوچ‌ترین ایده‌ها را دارد. اکثر اوقات دلایل‌اش احمقانه است، اما ذهن راه مضحکی برای موجه جلوه دادن حتی پوچ‌ترین اید‌ه‌ها دارد.

ذهن به راحتی فریب می خورد. در حقیقت، با اندک پچ پچ‌های متقاعد کننده از ندای درونی، ذهن باور می‌کند همه چیز واقعی است. همان طوری که ماکسول مالتز در کتاب تاثیرگذارش سایکوسایبرنتیکس اشاره می‌کند، مغز می‌تواند طوری فریب داده شود که باور کند چیزهایی غیر واقعی وجود واقعی دارند. تنها چیزی که نیاز دارد، تکرار پیوسته است. مغز نمی‌تواند بین چیزی که از طریق تکرار مداوم با یک خاطره واقعی آموخته است، تمایز قائل شود. چیز مزخرف قدرتمندی است، این طور نیست؟

این می‌تواند خوب یا بد باشد. اگر شما به نفرت اجازه دهید افسار گسیخته ۲۴ ساعته و هفت روز هفته در ذهن شما جولان دهد، هر حرفی که بزند باور می‌کنید. اما اگر هر بار آن را متوقف کنید شانس رهایی از دستش را خواهید داشت. نفرت باهوش نیست. غریزی و قابل پیش بینی است. اگر تغذیه شود قدرتمند است. اما اگر کنترل شود بی قدرت خواهد بود. بیایید نگاهی به برخی از بهانه‌هایی بیاندازیم که نفرت آن‌ها را برای متوقف کردن‌تان از انجام کارها به کار می‌گیرد.

وقت کم است.

تنها حقیقت موجود درباره نداشتن وقت کافی در یک روز، این است که ما همگی یک میزان زمان داریم. هر چیزی غیر از این، داستانی است که نفرت برای ممانعت شما از خلق می سازد. این یکی از پاسخ‌ها در گروهی است که پیشتر به آن اشاره کرده‌ام :

«همیشه می‌خواستم کسب و کاری آفلاین یا آنلاین راه بیاندازم، اما دریافتم که اینکار تمرکزم را برهم می‌زند، فرزندانم را سرزنش نمی‌کنم، اما با وجود خانواده وقت آزاد کمی دارم.»

درست است، بزرگ کردن فرزندان چالشی فوق العاده است، چرا که با حضور آن نیازهای زیاد دیگری به زندگی اضافه می‌شود. وقتی نفرت تلاش در اصرار به کم بودن وقت شما دارد، حقایقی هم هستند که می‌توانید به آن‌ها بیاندیشید :

۱- همه ما در روز به یک میزان وقت داریم (حتی خواننده مشهور بیانسه)

۲- اگر شما در کشوری که همه چیز در آن رایگان است زندگی می‌کنید، در این صورت وقت تماما رایگان خواهد بود و شمائید که تصمیم می‌گیرید وقت‌تان را به چه کارهایی اختصاص دهید. به عنوان پدر دو فرزند بی نظیر، تصمیم گرفتم بخش زیادی از وقتم را به آن‌ها اختصاص دهم. احتمالا، به اندازه مردم عادی تلویزیون نگاه نمی‌کنم، در عوض، به غیر از نوشتن کتاب و سخنرانی در کنفرانس‌ها، از وقت آزادم برای مدیریت سه کسب و کارم استفاده می‌کنم. كل زمان رایگان است – این شمائید که تصمیم می‌گیرید چگونه آن را به کارهای مختلف تخصیص دهید.

۳- بیشتر نتایج خلاقانه‌مان زمانی روی می‌دهند که در حال انجام کاری نیستیم. بسیار شبیه به چگونگی رشد ماهیچه‌های یک بدنساز حرفه‌ای در ۲۱ ساعتی از روز که تمرین نمی‌کند. در این بازه غیرفعال است که کار واقعی اتفاق می‌افتد. به همین دلیل است که بهترین ایده‌ها در زمان استراحت به ذهن شما می‌رسند، زمانی که حال و هوایی عوض می‌کنید و در تعطیلات هستید. یا حتی زمانی که در حال دوش گرفتن هستید.

۴- تحقیقات نشان داده است نوازندگان ممتاز ضرورتا زمان بیشتری را به تمرین اختصاص نمی‌دهند. فقط آن‌ها در طول زمان تمرین پربارتر هستند. یاد بگیرید چگونه از وقت‌تان پربارتر استفاده کنید تا بتوانید وقت آزاد بیشتری برای انجام کارهای دیگر بیابید. ابزارها و تکنیک‌های بهره وری زیادی وجود دارند که گروه وسیعی از مردم از آنها استفاده نمی‌کنند. مواردی مثل انجام تنها یک کار در آن واحد؛ انجام پروژه‌های کوچک‌تر؛ رهگیری پیشرفت‌تان در حین انجام کار، تعیین هدف؛ انجام کار در بازه‌های زمان بندی شده بدون هیچ وقفه‌ای در آن؛ و افزودن پاسخ گویی؛ همه روش‌های اثبات شده‌ای برای بیشینه کردن بهره‌وری شما در یک بازه زمانی کوتاه هستند.

۵- زمانی که با کمبود وقت روبرو هستید، بهره وری‌تان افزایش می‌یابد. اغلب، این زمانی است که حقیقتا شروع به یافتن اولویت‌ها می‌کنید. وقتی درگیر چالش راه اندازی استارتاپ در هفت روز بودم، در عمل به آن پی بردم. هر روزه حدودا یک ساعت را به تماس‌های زنده اختصاص می‌دهم و به طور پیوسته گروه فیس بوکی‌ام را مدیریت می‌کنم. سه کسب و کار را اداره می‌کنم، و مهم‌تر از آن همیشه برای خودم چالشی و هدفی در آن تعیین نموده و برای نیل به آن با دیگر اعضا گروه مشارکت می‌کنم. در آخرین چالش، ده هزار کلمه پایانی این کتاب را در شش روز نوشتم. شگفت انگیز است تا به این حد می‌توانم موثر بوده و مادامی که درگیر چالشی هستم وقت کمتری را صرف فیس بوک و اسنپ چت کنم.

متمرکز و پربار بودن به شما در خلاص شدن از شر بهانه «با چالش زمان روبرو هستم» کمک نموده و شما را در همان ابتدا یک امتیاز از نفرت پیش می‌اندازد.

در این لحظه، ممکن است به این واقعیت حیرت آور پی ببرید که واقعا زمان زیادی در اختیار دارید، که می‌تواند اولویت بندی برای انجام کارهایتان را سخت کند. این دقیقا نقطه مقابل همان چیزی است که نفرت به شما می‌گوید، که شما به اندازه کافی وقت ندارید. هوشمندانه‌تر کار کنید، اولویت بندی کنید، به این ترتیب با خلق بیشتر در مسیر غلبه بر نفرت قرار خواهید گرفت.

به یاد داشته باشید، بهره وری خلاقیت را تکثیر می‌کند. اگر وقت‌تان از بیشتر مردم کمتر است، از این بابت سپاسگزار باشید و به سر کارتان برگردید. شما انگیزه پر بازده‌تر و در نتیجه خلاق‌تر شدن را دارید.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *